سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 پارسی بلاگ RSS پست الکترونیکی درباره من صفحه اصلی
بسا کس که با نیکویى بدو گرفتار گردیده است و بسا مغرور بدانکه گناهش پوشیده است ، و بسا کس که فریب خورد به سخن نیکویى که در باره او بر زبانها رود ، و خدا هیچ کس را نیازمود چون کسى که او را در زندگى مهلتى بود . [ و این گفتار پیش از این گذشت ، لیکن اینجا در آن زیادتى است سودمند . ] [نهج البلاغه]


دو سال پیش قرار بود برای وبلاگ گروهی‏مون مطلبی جور کنم برای روز قدس، توانایی نوشتن در مورد همچین موضوعی رو در خودم نمی‏دیدم، پس اصلا سعی هم نکردم که بنویسم. همین طور که داشتم دنبال یه مطلب میگشم یهو یه چیزایی از ذهنم گذشت که حس کردم اگر بنویسمشون خیلی بد نباشه، تقریبا فی البداهه نوشتم ولی نتیجه اش برای خودم راضی کننده بود، یکی از نوشته هایی که خیلی دوستش دارم همینه: (البته این فقط نظر خودمه!)

اسرائیل، فلسطین، هولوکاست، تجاوز، حقوق بشر، سازمان ملل ... به راستی این همه هیاهو برای چیست؟! بر سر چه؟! سال ها پیش وقتی در کتاب تاریخ، از حمله وحشیانه مغول ها به ایران خواندم، به خود بالیدم که در عصری زندگی می‌کنم که آدم ها متمدن شده اند، همه چیز بر پایه گفتمان و صلح است، از حملات وحشیانه، از اشغالگری خبری نیست. خوشحال شدم از این که آدم ها یاد گرفته اند منطقی رفتار کنند و ...

فردا روز قدس است،
نمی دونم که باید چی گفت و چی نوشت؛ فقط اینکه لطفا روز قدس رو با سیاست بازی های مسخره‏تون به گند نکشید، همین...

پ.ن.1: اعتراف می کنم که این بار هم که خواستم در مورد قدس بنویسم احساس کردم توانایی نوشتن در این مورد رو ندارم، پس به همین مطلب بسنده کردم. شاید اگر مینوشتم خیلی هم بد نمیشد، شاید البته...
پ.ن.2: قراره به زودی عمه بشم، ولی از دیشب حال مامان نی نی بد شده‏، برای خودش و نی نی‏اش دعا کنید لطفا...
پ.ن.3: تصمیم گرفتم تا دوسالگی وبلاگم همین جا بمونم، شاید تا اون موقع اتفاق های خوبی بیفته...



تسنیم | پنج شنبه 88 شهریور 26 | 10:18 عصر | نظرات []