سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 پارسی بلاگ RSS پست الکترونیکی درباره من صفحه اصلی
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]


با مسیجای اداره اطلاعات قم از خواب پریدم.(اسمایلی فحش!) تلویزیون سخنرانی رحیم پور ازغدی رو پخش میکرد. میگفت: "واسه اینکه وارد عرصه هنر، معارف و ... بشید باید حداقل بیست سال مطالعه کنید!..." حالا شاید بیست سال یه کم بیشتر از یه کم سخت باشه(!) ولی کلا مطالعه چیز خوبیه! تو کشور ما که الحمدالله همه متخصص اند، تو همه زمینه ها، نیاز به مطالعه نیست!
این حرفش یاد حرف یه دوستی انداختم؛ چند وقت پیش یه جایی نوشته بود: "بعضی وقتا از حرفای این رحیم پور بدجوری لجم میگیره، میگه تو جریان جنگ فقط 200-300 هزار خانواده شرکت داشتند. لابد اینجوری با حساب یکی دو میلیون شهید که دادیم میشه خانواده ای سه چهار شهید!"
 اولین چیزی که بعد خوندن این حرف به ذهنم رسید این بود که شاید منظور رحیم پور از خانواده های شرکت کننده کسانی بوده که مستقیم تو جریان جنگ بودند مثلا جنوبی ها.
 چند روز بعد داشتم با یکی صحبت می کردم اتفاقی بحثمون کشیده شد به این سمت و این حرف رو براش نقل کردم، خندید و گفت: " یکی دو میلیون شهید؟!! بنیاد شهید کل شهدای انقلاب و جنگ رو حدود 500 هزار نفر اعلام کرده! بعد ادامه داد البته باید دید دقیقا چی گفته، شاید نقل کننده این حرف اشتباه برداشت کرده ..."

بعد از این جریان برای بار nام به این موضوع فکر کردم چرا ما عادت کردیم فقط نظر بدیم و کمتر فکر کنیم؟! چرا وقتی در یه موردی اطلاعات کامل نداریم اظهار فضل می کنیم و هم خودمون رو میندازیم تو چاه و هم دو تا بدتر از خودمون.

پ.ن: مخاطب اول همه حرفایی که نوشتم، خودم بودم، کاش حداقل خودم بتونم این عادت بد رو در وجودم از بین ببرم ...
پ.ن: نمی دونم چرا نوشتن تو اینجا اینقدر برام سخت شده، حرف زیاد دارم ولی انگار اینجا دیگه جاش نیست. ولی چون وبلاگم رو دوست دارم ترکش نمی کنم! :)



تسنیم | دوشنبه 87 بهمن 21 | 6:45 عصر | نظرات []