شروع دوباره يا تولد و يا هر نام ديگري كه بر آن بذارين الزاما به مفهوم تبعيت از قانون تكرار نيست چون انسان به مثابه فاعل از خدا 3 نعمت رو گرفته : عقل ، اختيار و فطرت
لذا لزوما نه زايش آرمانها و نه تولد به مفهوم تبعيت از تكرار نيست چون عقل ، معرفت و شناخت رو ارتقا ميده فطرت جهت ميده و عقل رو در چارچوب حق مهار ميكنه و خروجي آن 2 ، گزينه هايي فراروي اختيار براي انتخاب قرار ميده و نتيجه اينكه شما و هر انسان ديگر به همراه آرمان قادر به خروج از دايره تكرار هستين يعني ماندن در تاريخ براي هميشه.
يكي از ويژگيهاي قانون تكرار كه ذكر كردين در اين جمله شما هويداست: ((ولي در نهايت همه آرمان ها به تاريخ مي پيوندند ))
لكن تصور ميكنم چنين قانوني مطلق نيست و برخي آرمانها با عنايت به 3 مولفه عقل ، فطرت و اختيار قادرند انسان رو به تثبيت آرمانهايي سوق بدن كه نتيجه آن شكل گيري آرمانهايي ماندگار براي هميشه دورانهاست
نميدونم منظور شما رو از مفهوم تكرار به درستي درك كردم يا نه و نميدونم نظرم صحيح باشه يا اشتباه
موفق باشين