سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 پارسی بلاگ RSS پست الکترونیکی درباره من صفحه اصلی
آغاز حکمت، ترک لذّتها و پایان آن، نفرت از چیزهای گذراست . [امام علی علیه السلام]


بازم با نهایت تاسف باید گفت: یکی دیگه از بزرگان ادب ایران دار فانی را وداع گفت . تا حالا به این جمله دقت کردید،چقدر قشنگه!ظاهرا ما آدما باید خوشحال بشیم از این که یکی دار فانی رو وداع میگه، ولی چه کنیم که باز هم همون قصه تکراری تعلق دامن گیرمون میشه ودلمون نمیخواد هیچ کس از بینمون بره،دلمون نمیخواد خودمون از بقیه جدا بشیم...
بگذریم ، قیصر امین پور یکی از بهترین شعرایی بود که شعراش خیلی وقتا آرامش خاصی بهم می داد. الان که بعد از مدت ها یه بار دیگه کتاب "آینه های ناگهان" اش رو ورق زدم ، چقدر برام سخت بود یکی از شعراش رو انتخاب کنم . ولی بالاخره انتخاب کردم با کلی افسوس ، که چرا فضا محدوده و مجبورم انتخاب کنم.

حرف های ما هنوز ناتمام ...
تا نگاه می کنی:
وقت رفتن است
بازهم همان حکایت همیشگی !
پیش از آن که با خبر شوی
لحظه عزیمت تو ناگزیر می شود
آی...
ای دریغ و حسرت همیشگی !
ناگهان
        چقدر زود
                        دیر می شود !

راستی می دونستید شعر اول همراه روزهای نوجوانی یعنی همان برنامه نیمرخ سابق از قیصر امین پوره :

این روزها که می گذرد ، هر روز
احساس می کنم که کسی در باد 
فریاد می زند
احساس می کنم که مرا
از عمق جاده های مه آلود
یک آشنای دور صدا می زند
...



تسنیم | چهارشنبه 86 آبان 9 | 9:15 عصر | نظرات []